خاطره ها

خاطره ها

این جانب پدرخونده بزرگ (پسر علم حقوق) به هر شخصی که بصورت محسوس و نامحسوس وبلاگمو میخونه صد آفرین و خوش آمد میگم!!

آخرین نظرات

70 - اَلنِعمَتانِ مَجهولتانِ اَلصِحة و اَلعمان!

سه شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۵۶ ب.ظ

دیروز تو دانشکده یه دختری دیدم که رو ویلچر بود!

یه گوشه برا خودش وایساده بود تنها هیشکی هم پیشش نرفت! 

خیلی ناراحت شدم براش خیلی...

آدم اینجور صحنه ها رو میبینه آتیش میگیره والا...

واقعاً سلامتی نعمتیه که تا از دستش ندی نمیفهمیش.

خدایا پدرخونده برای همه ی بیمارا و معلولین و نیازمندا دعا میکنه! امیدوارم هیچ کسی تو زندگی چنین کمبودی نداشته باشه...




۹۴/۰۸/۱۲
god father

نظرات  (۱)

 وچه غم انگیز :(

پاسخ:
خیلی دلم سوخت خییییییییلی... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">