خاطره ها

خاطره ها

این جانب پدرخونده بزرگ (پسر علم حقوق) به هر شخصی که بصورت محسوس و نامحسوس وبلاگمو میخونه صد آفرین و خوش آمد میگم!!

آخرین نظرات

37 - از مُشکلات م رو دربیاری میشه شُکلات! دی!

يكشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۳۸ ب.ظ

امروز کلی کار ریخت سرم! یعنی در کوران کار بودم! از آرایشگاه بگیر تا عکاسی! اوّل دو ساعت دنبال گواهی پایانی سال سوم بودم که خوشبختانه پیدا شد با اون نمرات طلاییش که منو 1200 کرد :) (برای دیدن نمرات به اون وبم برید تو پست 19) بعد زنگ زدم اکبر سلمونی میگه: مخاطب در دسترس نمی باشد!!! حالا اگه میگفت مشغوله یه چیزی...فردا هم میرم ثبت نام !  پنج بار بش زنگ زدم بعد یه ساعت برداشت در حالی که دو سومش تو خواب بود! میگه میخوام برم ایلام :|دی!هیچی دیگه رفتم پیش یه سلمونی دیگه که کله امو کوتاه کنه! یعنی هی خنده ام میگرفت وسط کارش 😊

بش میگم بغل ها رو برام سوزنی بزن! خودش با ماشین ریش تراش میومد و میرفت:) یعنی هر حرکتی ماشین ریش تراش میکرد گردن ایشون هم اینکارو میکرد :)حالا موندم من که میرم دانشگاه اکبر سلمونی رو از کجا بیارم عایا؟ بعدم رفتم عکاسی و کپی کردن شناسنامه و کارت ملی و اووووه ...

فردا باید برم آموزش پرورش گواهی تصویری بگیرم و بعد عکسامو بیارم و ساعت 12 میرم سمت پاریس کوچولو...! 6 ساعت راهه ! آها لرهای عزیز بش میگن پاریس کوچولو...

ماشین بابا رو هم شستم!  یعنی شستیمش :) همسایه مون عشقش ماشین شستنه اومده بود بیرون منم قشنگ شلنگ رو دادم دستش و شستیمش ! وای چقد از این کار بیزارم! اصن از رانندگی و ماشین شستن بیزارم...! شلنگ رو کم باز کرده بودم هاا لطفا در مصرف آب صرفه جویی کنید! بعد کلی فک زدم و خندوندمشون و یا علی نخُد نخُد هر کی رود خانه ی خود! بعد با مامان چای خوردم و الانم میخوام خندوانه ببینم!  آها شعر نباشه اصن نمیشه... 

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن      یک چای داغ لب سوز با مامان سر کشیدن!! 

+ یادم رفت پاک کنم دیشب خندوانه نداد!

+ دیشب میخواستم براتون آهنگ آپلود کنم که نشد! 

+ دلم نارنگی میخواد ولی نیست!

۹۴/۰۶/۲۲
god father

نظرات  (۶)

خخخ عب نداره من خودم اومدم ازینجا جواباتو بخونم

پرتقال و ساندویچو ک با هم نمیخوردم.خخ
هر کدومو جدا جدا تو تایمای دیگه

خخخ هعییی چی بگم والا.من حقم بود شیمی دان بشم نذاشتن دیگه.هه هه ...عب نداره راضیم ب پزشکی.اونروز رفتم بیمارستان ب دکتر میگم گواهی سلامت بنویسه.اومده بود سالن با اورژانس کار داشت مریضاشم منتظر بودن.وآزاد ریختیم...خلاصه رفتیم جلوتر از روپوس شفیده فهمیدم اون دکتره هس.رفتم جلو گفتم سلام ببخشین من اومدم واسه گواهی.پرونده های دیپلمو پیش دانشگاهیمم گرف منم برگه قبولیمو هم گذاشتم روش ی لبخندی زدو بلند گف به به پس پزشکی قبول شدیو مبارکه . آفرین و ... 
آغا از صب ما رو تحویل نمیگرفتن.اینو ک کادرای اورژانس شنیدن اومدن بهم تبریک گفتن جالبه یکیشون اومد گف وسایلی چیزی لازم باشه ما در خدمتیما
منم خندم گرفته بود.گف فک کنم باید فرم پر کنم.گفتم نمیدونم بذارین از دوستام بپرسم.رفتم اونور سالن ب دوستم زنگ زدم گف ی نامه مدلی بنویسه بگه صحت کامل داری
رفتم گفتم اونم نوشت
بعد رفتیم ثبت نام اینترنتی.ک ثبت نام کردیم ی فرمایی هم داد دیدم یکیش پزشکیه و همونو باید دکتر پر میکرد
برگشتیم بیمارستان ی عالمه هم مریض تو نوبت بودن.گفتم یا خدا خیلی طول میکشه.گفتم بذا روروی در اتاق دکتر وایسم یهو دید بفهمه کار داریمو اینا
خخخ دکتر دقیقا بعد1 دقیقه دید گف چرا اونجا وایسادی حتما فرم آوردی تو نوبت نمخاد بیا داخل
رفتیم داخل باید تعداد ضربان قلبمو اینا رو میگرف
 میگه ضربان قلبت در هر دقیقه فک میکنی چقدره.گفتم نمیدونم.از خودش ی چیزایی نوشت ک عادیه و رسیدیم ب وزنو قد
خخخخ گفتم172.گف نه بابا نمیشه
برو قدتو بگیر بهم بگو.باو این وسیله چقد سخت بود.من قشنگ با کفش رفتم.نحوه اندازه گیریشم بلد نبودم.دکتر خندید بهم گف زور نزن172 بشی کفشاتو دربیار.خخ
هیچی دیگه قدم ی ذره از172 کنتره انگار.ولی من قبول ندارم.خخخ

پاسخ:
میدونم بابا جدا جدا میخوردی!
یه نفرو میشناسم گف برنج و نخد رو با نوشابه میخورم :)))
خُب بایدم لبخند بزنه چون خودش همون احساس تو رو تجربه کرده
قبلاً و کلی کیف و ورجه وورجه کرده! 
ولی خیلی شغلت خوبه اممممم فک کن کمک به دیگران چقد خوبه! اصن 
عبادته والا! تازه اشم از لحاظ اجتماعی شخص شخیصی میشی! البته 
الان هستی ولی بهتر میشی...! ولی ایشالا بعداً رفتی سر کار و اینا 
مهربون و رو باز باش مث اون خانوم پلیسه :))))
172 سانتی! چه دکتر بلندی :) نردبون داروخونه که نشدی :) 
ولی لامپای مطبتو خودت باید بزاری :)
ببخش نمیتونم کامل پاسخ نظرتو بدم! اون یکی نظر نیاز به وب داره
اگه تو بیان وب داری بگو بیام اونجا پاسخ بدم! این بلاگفا دیگه آخرشه...
دله دیگه!! من خودم عاشق پرتقالم شدیییییییید.یادمه پارسال موقع خرداد ک برا کنکور میخوندم هیچی بهم نمی چسبید فقط ساندویچ و پرتقال
دیگه بابام ی نایلون بزرگ نونشو گرفته بود من ی بار صب دوروبر11 عصرم دوروبر19 از فریزر ی سوسیس مرغ درمیاوردمو ی ذره سیب زمینی در عرض ی ربع سرخ میکردمو ی ذره خیارشور میذاشتمو گوجه و سس هم میریختم و درعرض نیم ساعت درست کردنشو خورد کردنش تموم میشد

پرتقال همش آب نداشتن اما چ میکردم اونجوریش تو بازار بود اونم ب زور پیدا میشد
ما ثبت ناممون 30 ام هس.شروع کلاسا هم 4 شهریور
ولی دوس دارم 2 شهریور برمو وسایلمو بچینمو ی ذره جمعه بگردم...
واقعا خیلی حیف شد
تو آرزوت تبریز بود برعکس من آرزوم لرستان بود
شاااااااااانس
من تبریز قبول شدمو تو لرستان

ولی امیدوارم نهایت تحصیلامون عالیییییییییییی باشه :)

پاسخ:
سلام آبجی شرعی! 
ساندویچ و پرتقال :) آخه به هم نمیان اما دله دیگه :)
این همه ساندویچ خوردی چطور وقت کردی 65 درصد 
شیمی بزنی  اونوقت:)؟ 
امممممم آره والا من خیلی میل داشتم تبریز قبول شم...واقعاً میگم! 
عیب نداره باو چه میشه کرد!  اگر زِ حکمت ببندد دری 
زِ رحمت میزند قفل دیگری :)))
بلاگفا دیگه شورشو در آورده نمیتونم کامنت بزارم...
راستش دانشگاه لرستان اصن خوب نیست!خرم آباد هم 
اصن خوب نیست...! 

عجب گیری کردیما...ماشاالله مشکلات این بلاگفا که تمومی نداره...

رشته دامپزشکی آزاد ارومیه.....خوبه میگفت زیر5000 تجربی شده
پاسخ:
بیا بیان باو دیگه حال گیر شده این بلاگفا! 
نمیتونم نظر بدم از دامپزشکی چیزی بلد نیستم! 


نارنگی؟ الان وقت نارنگی خاستنه؟:|

یکم بصبر فصلش نزدیکه

ولی خیلی بد هااااااااا

میبینی دلت ی خوردنی میخاد نیس

حالا تو خونه در دسرس نباشه فوقش نباشه میری بیرون میخری

ولی امان از هوسای میوه غیر فصلی

من از فروردین امسال هی دلم انار میخاسته هنوزم بهش نرسیدم! الان تو بازار هس ولی درس حسابی نیستن:((

پاسخ:
خُب دل دیگه چیکار کنم نارنگی میخواد :)

یه چند وقت دیگه میخورم :) 

تازه الان منم انار میخوام :)
خسته نباشی :)!
پاسخ:
متشکر!  نه باو منو خستگی 💪 :)
خندوانه که دیشب پخش نشد... دی:
حالا خوبه لرستان و ایلام نزدیکن...دوست من قراره بره ارومیه بخونه بیچاره !
پاسخ:
میدونستم پخش نمیشه :)

چرا بیچاره؟  اول رشته اشو بگو برام؟ 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">